نفس نامیه

لغت نامه دهخدا

نفس نامیه. [ ن َ س ِ ی َ / ی ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قوه ای که مربی نبات است :
گفتم که اعتدال نبندد هوا مزاج
گفتا ز نفس نامیه بالد همی شجر.ناصرخسرو.گفتم ز نفس جثه حیوان نصیب یافت
گفتا ز نفس نامیه مردم گزیده تر.ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

قوه ای که مربی نبات است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال فرشتگان فال فرشتگان فال ماهجونگ فال ماهجونگ استخاره کن استخاره کن