نظامشاه

لغت نامه دهخدا

نظامشاه. [ ن ِ ] ( اِخ ) احمدمؤسس سلسله نظامشاهیه احمدآباد هندوستان است ، وی به فارسی شعر می گفته و تخلصش سپهری است. او راست :
خطّت سیاهیئی که بدنبال آتش است
خالت خلیل و چهره گلستان آتش است
پیش رخ تو دیده سپهری بهم نزد
آتش پرست بین که چه حیران آتش است.( مجمعالفصحا چ مصفا، ج 1 ص 59 ).و نیز رجوع به نظامشاهیان شود.

فرهنگ فارسی

احمد موسس سلسل. نظامشاهی. احمد آباد هندوستان است وی به فارسی شعر می گفته و تخلصش سپهری است ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم