میهمان دار

لغت نامه دهخدا

میهمان دار. ( نف مرکب ) مهمان دار : مردمانی اند [ مردمان گرگان ] درشت صورت و جنگی و پاک جامه و بامروت و میهمان دار. ( حدود العالم ). و رجوع به مهمان دار شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال آرزو فال آرزو فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ماهجونگ فال ماهجونگ