میری

لغت نامه دهخدا

میری. ( ص نسبی ) منسوب به میر. ( ناظم الاطباء ). آنچه یا آن که منسوب به میر وامیر است. || ( حامص ) صفت و حالت و شغل و مقام میر. امیری. میر بودن. امیر بودن. ریاست. ( یادداشت مؤلف ). امیری و سرداری. ( آنندراج ) :
چاکری کردن اودر شرف از میری به
ورنه چون چشم همه میران بر چاکر اوست.فرخی.گر می نوشد گدا به میری برسد
ور روبهکی خورد به شیری برسد.( منسوب به خیام ).اینهمه میری و همه بندگی
هست در این قالب گردندگی.نظامی.گفت میری دوست می دارم بسی
تا همه من میر باشم نه کسی.عطار.گرچه از میری ورا آوازه ای است
همچو درویشان مر او را کازه ای است.مولوی.|| ( ص ) سودبرنده در قمار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

منسوب به میر آنچه یا آنکه منسوب به میر و امیر است

دانشنامه عمومی

میری (مالزی). میری یکی از شهرهای مالزی است که در شمال ایالت ساراواک و در جزیرهٔ بورنئو جای دارد. در میری جمعیتی بالغ بر ۳۰۰٬۰۰۰ نفر زندگی می کنند و از این لحاظ دومین شهر بزرگ در ساراواک است. این شهر مرکز اداری بخش میری ( با وسعت ۴٬۷۰۷٫۱ کیلومتر مربع ) است. میری در ۲۰ مه ۲۰۰۵ به شهر ارتقاء یافت که دهمین شهر مالزی و دومین شهر ایالت ساراواک پس از کوچینگ به شمار می رود.
بر اساس آمار سال ۲۰۰۵ جمعیت میری برابر با ۲۷۹٬۶۰۰ نفر بوده است. از لحاظ نژادی، ترکیب جمعیتی شهر شامل چینی ها، مالایی ها، هندی ها و اقوام دایاک، ملانائو، کایان، کنیاه، کلابیت، ایبان، بیدایوه، پنان و دیگر گروه های نژادی بومی است.
شهر میری خاستگاه صنعت نفت در ساراواک و مالزی است که همچنان به عنوان مهمترین صنعت شهر به شمار می رود. نخستین بار در سال ۱۹۱۰ نفت توسط کمپانی شل استخراج شد، که محل آن به عنوان نماد ایالت و برجسته ترین مکان گردشگری در میری است. همچنین کمپانی شل در سال ۱۹۱۴ نخستین پالایشگاه نفت را در لاتونگ از شهرک های حومه میری احداث کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم