مکتومان

لغت نامه دهخدا

مکتومان. [ م َ ] ( ع ص ، اِ ) نزد ارباب سلوک جماعتی را گویند از اولیا که چهار هزار تنند که همیشه در عالم می باشند و یکدیگر را نشناسند و جمال حال خود را ندانند و در کل احوال از خود و از خلق مستور باشند. و در «لطایف اشرفی » آورده که اکثر مکتومان در لباس غیر آشنا باشند و غیر از موحد اهل باطن ، ایشان را نشناسند. و مکتومان از اهل تصرف نیستند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). مکتومون. ( فرهنگ لغات و اصطلاحات عرفانی جعفر سجادی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم