موی شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) چون مو شدن. سخت نزار و لاغر گردیدن. چون موی لاغر و باریک گشتن. ( از یادداشت مؤلف ) : بر هر سر موی من غمت راست مصاف مویی شده ام به وصف تو موی شکاف.خاقانی.
فرهنگ فارسی
چون مو شدن . سخت نزار و لاغر گردیدن . چون موی لاغر و باریک گشتن .