لغت نامه دهخدا مغبونی. [ م َ ] ( حامص ) مغبون شدن. حالت و چگونگی مغبون. زیان دیدگی. فریب خوردگی در معامله و جز آن : اکنون ز مفلسی چه نوی چندین بردرد مانی و غم مغبونی.ناصرخسرو.و رجوع به مغبون شود.