مضحکات

لغت نامه دهخدا

مضحکات. [ م ُ ح ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مُضْحِکة. حکایتهای خنداننده. ( دهار چ بنیاد فرهنگ ). نوادر.( ذیل اقرب الموارد ). چیزهای خنده آور. ( ناظم الاطباء ): امر مبکیاتک لا امر مضحکاتک. ( مجمع الامثال میدانی چ 1 تهران ص 15 ). و رجوع به مُضحِکَة شود.

فرهنگ فارسی

جمع مضحکه حکایتهای خنداننده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تک نیت فال تک نیت فال کارت فال کارت