مستکمل

لغت نامه دهخدا

مستکمل.[ م ُ ت َ م ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استکمال. تمام کردن خواهنده. ( از منتهی الارب ). کامل کننده و تمام کننده چیزی را. ( از اقرب الموارد ). رجوع به استکمال شود.
مستکمل. [ م ُ ت َ م َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی ازاستکمال. کامل شده. تمام شده. رجوع به استکمال شود.

فرهنگ فارسی

کامل شده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال کارت فال کارت فال جذب فال جذب فال رابطه فال رابطه