مستبدل

لغت نامه دهخدا

مستبدل. [ م ُ ت َ دِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استبدال. گیرنده چیزی را بدل چیزی و خواهنده چیزی را در عوض چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). بدل کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ). رجوع به استبدال شود.
مستبدل. [ م ُ ت َ دَ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از استبدال. بدل کرده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ). رجوع به استبدال شود.

فرهنگ فارسی

بدل کرده شده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال راز فال راز فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال جذب فال جذب