مزیب

لغت نامه دهخدا

مزیب. [ م ُ زَی ْ ی َ ] ( ص ) نعت مفعولی منحوت از «زیب » فارسی. زیب داده شده و این لفظ صناعی است ، مأخوذ از «زیب » که کلمه فارسی است از عالم مزلف و مششدر و ملبب. ( آنندراج ) ( غیاث ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم