محمده

لغت نامه دهخدا

محمده. [ م َ م َ دَ ] ( ع اِ ) محمدة. محمدت :
نی نبی فرمود جود و محمده
شاخ جنت دان بدنیا آمده.مولوی.رجوع به محمدت شود.
محمده. [ م ُ ح َم ْ م َ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اواوغلی بخش حومه شهرستان خوی ، واقع در 2 کیلومتری شمال خوی و 5/5کیلومتری خاور شوسه خوی به ماکو، با 133 تن سکنه. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
محمده. [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش مریوان شهرستان سنندج ، واقع در 11هزارگزی شمال دژ شاهپور و 2هزارگزی سیف ، با 100 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی از شهرستان سنندج
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال پی ام سی فال پی ام سی فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود