گلخن گر

لغت نامه دهخدا

گلخن گر. [ گ ُ خ َ گ َ ] ( ص مرکب ) گلخن تاب. آنکه گلخن روشن کند. تونتاب :
گرم رو سردچو گلخن گریم
سردپی گرم چو خاکستریم.نظامی ( مخزن الاسرار ).رجوع به گلخن تاب شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه گلخن ( گرمابه ) را بر افروزد تون تاب .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم