کرگان

لغت نامه دهخدا

کرگان. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ایی تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. کوهستانی و سردسیر است و 240 تن سکنه دارد. ساکنین آن از طایفه اولاد قباد هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
کرگان. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. دشتی و سردسیر است و 1500 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
کرگان. [ ک َ] ( اِخ ) افلأخیل. از کواکب صورت شجاع هشت ستاره باشند که ایشان را اسپان خوانند و کرگان با ایشانند. ( التفهیم از لغت نامه ذیل اسپان ). رجوع به اسپان شود.
کرگان. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز. جلگه و سردسیر است و 1205 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
کرگان. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل. جلگه و معتدل است و 950 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندر عباس واقع در ۳۵ کیلومتری جنوب باختر میناب گرمسیر دارای ۱۵٠٠ تن سکنه .
افلائ خیل از کواکب صورت شجاع هشت ستاره باشند که ایشان را اسپان خوانند و کرگان با ایشانند .

دانشنامه عمومی

کرگان (میناب). کَرگان، شهری در بخش بندزرک شهرستان میناب در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر کرگان برابر با ۵٬۲۸۲ نفر ( ۱٬۳۹۳ خانوار ) بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم