لغت نامه دهخدا
کرگان. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. دشتی و سردسیر است و 1500 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
کرگان. [ ک َ] ( اِخ ) افلأخیل. از کواکب صورت شجاع هشت ستاره باشند که ایشان را اسپان خوانند و کرگان با ایشانند. ( التفهیم از لغت نامه ذیل اسپان ). رجوع به اسپان شود.
کرگان. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز. جلگه و سردسیر است و 1205 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
کرگان. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل. جلگه و معتدل است و 950 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).