پرکه

لغت نامه دهخدا

پرکه. [ ] ( اِخ ) رجوع به تاریخ بیهقی چ ادیب ص 569 شود. و ظاهراً کلمه درتاریخ بیهقی برکد باشد. رجوع به معجم البلدان یاقوت کلمه برکد شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم