واگذارده

لغت نامه دهخدا

واگذارده. [ گ ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) واگذاشته. واگذار کرده شده. واگذار شده. تسلیم شده. تفویض شده. که به دیگری محول و واگذار شده است.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - تسلیم کرده . ۲ - ترک کرده . ۳ - حواله کردنه بعهد. کسی انداخته.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال تک نیت فال تک نیت فال قهوه فال قهوه فال چای فال چای