هم چندان. [ هََ چ َ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) هم چند. برابر. مساوی. به اندازه.( یادداشت مؤلف ) : به کشتن مسیلمه فریفته نشوی که دو همچندان اندر حصار مرد است. ( تاریخ بلعمی ). خلافت وی همچندان بود که پادشاهی شیرویه ، یعنی شش ماه. ( تاریخ بلعمی ). دو تن کشته شده بودند و همچندان اسیر بودند. ( تاریخ بلعمی ). و رجوع به همچند شود.