هم میدان

لغت نامه دهخدا

هم میدان. [ هََ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) هم نبرد یا همزور :
دو هم میدان به هم بهتر گرایند
دو بلبل بر گلی خوشتر سرایند.نظامی.

فرهنگ فارسی

هم نبرد یا همزور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال درخت فال درخت فال جذب فال جذب فال قهوه فال قهوه