هم تختی

لغت نامه دهخدا

هم تختی. [هََ ت َ ] ( حامص مرکب ) هم نشینی. برابری :
که فرخ ناید از چون من غباری
که هم تختی کند با شهریاری.نظامی.

فرهنگ فارسی

هم نشینی برابری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال ای چینگ فال ای چینگ