هفت هفت

لغت نامه دهخدا

هفت هفت. [ هََ هََ / هَُ هَُ ] ( اِ صوت ) صدای جرعه جرعه نوشیدن آب ، دم به دم نوشیدن. ( یادداشت مؤلف ): ذلج ؛ هفت هفت نوشیدن آب را. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

صدای جرعه جرعه نوشیدن آب دم بدم نوشیدن ذلج : هفت هفت نوشیدن آب را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان استخاره کن استخاره کن فال احساس فال احساس فال میلادی فال میلادی