لغت نامه دهخدا
هزارجریب. [ هََ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش دورود شهرستان بروجرد. جلگه معتدل و دارای 616 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود و محصول آن غله است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
هزارجریب. [ هََ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از شهرستان ملایر دارای 158 تن سکنه. آب آنجا از قنات و محصول عمده اش غلات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
هزارجریب. [ هَِ ج ِ ] ( اِخ ) در مشرق قصبه جلفا در اسپاهان. ( جغرافیای سیاسی کیهان ). دهی است از بخش داران شهرستان فریدن که 1207 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه است و محصول عمده اش غله و حبوب و هنر دستی مردم بافتن قالی و جاجیم است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).