ناشنیدن

لغت نامه دهخدا

ناشنیدن. [ ش ِ دَ ] ( مص منفی ) نشنیدن. مقابل شنیدن. رجوع به شنیدن شود :
آسود زمانی از دویدن
وز گفتن و هیچ ناشنیدن.نظامی.

فرهنگ فارسی

نشنیدن مقابل شنیدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم