لغت نامه دهخدا متواریک. [ م ُ ی َ ] ( ق ) ( از متواری + -َ ک ) کمی پنهان. نهانک. متواری گونه : دوش متواریک به وقت سحراندرآمد به خیمه آن دلبر.فرخی ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 124 ).
فرهنگ فارسی ۱ - متواری خرد و کوچک.۲ - متواری گونه: دوش متواریک بوقت سحر اندر آمد بخیمه آن دلبر . ( فرخی )