مالقه

لغت نامه دهخدا

مالقه. [ ل َ ق َ ] ( اِخ ) شهری است در اندلس بر کران دریای روم نهاده است و از وی پوست سوسمار خیزد که بر قبضه شمشیر کنند سخت بسیار. ( حدود العالم ). شهری است دراندلس در ساحل بحرالروم و از وی پوست ، انجیر و زیتون بسیار خیزد. ( از نخبةالدهر دمشقی ص 244 ). نام ایالتی از اندلس در کنار بحرالروم که پایتخت آن را نیز مالقه می نامند و شراب آن معروف است. ( از ناظم الاطباء ).شهری به اندلس اسپانیا و از آنجا شراب و کشمش و محصولات کیمیاوی خیزد و آن بندری است بر کنار بحرالروم. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به معجم البلدان و مالاگا و اندلس و اسپانیا در همین لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

شهری در اندلس بر کران دریای روم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال عشقی فال عشقی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال قهوه فال قهوه