لغت نامه دهخدا چرخ مقوس. [ چ َ خ ِ م ُ ق َوْ وَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از فلک است عموماً. ( برهان ) ( آنندراج ). چرخ فلک. ( ناظم الاطباء ) : چرخ مقوس هدف آه تست چنبر دلوش رسن چاه تست.نظامی.|| فلک البروج را گویند خصوصاً. ( برهان ) ( آنندراج ). منطقةالبروج. ( ناظم الاطباء ).