پلیسه

لغت نامه دهخدا

پلیسه. [ پْلی / پ ِ س ِ ] ( فرانسوی ، ص ) جامه یا خیاطت بانورد یعنی چین دار.

فرهنگ معین

(پِ س ِ ) [ فر. ] (ص . ) چین دار، بانورد.

فرهنگ عمید

۱. نوعی چین در لباس که به صورت هم اندازه و پشت سر هم قرار گرفته است.
۲. لباسی که این نوع چین را داشته باشد: دامن پلیسه.

فرهنگ فارسی

دامن چین دار، جامه چین دارزنانه، چین
( صفت ) چین دار با نورد : دامن پلیسه.

فرهنگستان زبان و ادب

{flash , fin} [جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] زائده های مسطح و نازک در سطح جدایش قالب یا سطح جدایش ماهیچه

ویکی واژه

چین دار، بانورد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال ورق فال ورق فال احساس فال احساس فال انبیا فال انبیا