هم پیشه

لغت نامه دهخدا

هم پیشه. [ هََ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ) هم کسب و هم هنر. ( آنندراج ). همکار. حریف. ( یادداشت مؤلف ) :
بپرسیدش از دوستان کهن
که باشند هم پیشه و هم سخن.فردوسی.پروردگار دینی ، آموزگار فضلی
هم پیشه وفایی هم ریشه سخایی.فرخی.تو همشهری او را و هم پیشه ای
هم اندر سخن چابک اندیشه ای.نظامی.بود هم پیشه را هم پیشه دشمن.نظامی.گرگ در دشت و شیر در بیشه
همه هم حرفتند و هم پیشه.اوحدی.

فرهنگ عمید

کسی که با دیگری دارای یک شغل و پیشه باشد، هم شغل، همکار.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که با دیگری دریک شغل شرکت داشته باشد هم شغل همکار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت فال اعداد فال اعداد فال ابجد فال ابجد