هامون سپر

لغت نامه دهخدا

هامون سپر. [ س ِ پ َ ] ( نف مرکب ) دشت پیما.هامون بر. دشت و هامون گذار. بادیه پیما :
یکی پیل چون کوه هامون سپر
خمش کرد خرطوم گرد کمر.اسدی ( گرشاسب نامه ص 189 ).

فرهنگ فارسی

(صفت ) هامون بر : (( یکی پیل چون کوه هامون سپر خمش کرد خرطوم گردکمر. ) ) ( گرشا. لغ. )
دشت پیما هامون بر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال پی ام سی فال پی ام سی فال فرشتگان فال فرشتگان فال کارت فال کارت