لغت نامه دهخدا
ناتل. [ ت ِ ] ( اِخ ) یا ناثل ، نام اسب ربیعةبن مالک است. ( از منتهی الارب ).
ناتل. [ ت ِ ] ( اِخ ) از آبادیهای میان آمل و دیلمان ، واقع در یک منزلی آمل است. ( از مازندران و استراباد ص 51 ). ده کوچکی است از دهستان ناتل کنار بخش نور شهرستان آمل. در 9 هزارگزی سولده و در دامنه واقع شده است. هوائی معتدل و مرطوب و مالاریاخیز دارد. سکنه آنجا 15 نفر است ، شیعی مذهبند و فارسی را به لهجه مازندرانی تکلم میکنند. بنائی قدیمی به نام «معصوم زاده » دارد که به جمشید سلطان منسوب است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ص 298 ).
ناتل. [ ت ِ ] ( اِخ ) بطن من الصدف و بطن من قضاعة. ( معجم البلدان ).