مجمده

لغت نامه دهخدا

مجمده. [ م َ م ِ دَ ] ( ع اِ ) یخدان. ( دهار ). یخدان. یخچال موضعی که یخ را در آن انبار کنند. ( کلیات شمس چ فروزانفر، ج 7، فرهنگ نوادر لغات ) :
کی روا دارد خورشید حق گرمی بخش
که فسرده شود از مجمده دانشمندی.( کلیات شمس ایضاً ).

فرهنگ عمید

یخ بندان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم