وحشت زده

فرهنگ عمید

وحشت یافته، ترسیده.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ترسیده وحشت یافته : کلارا و بهرام در گوش. بالای اطاق مثل دو جوجه کز کرده و با چشمهای وحشت زده مادر را می پاییدند... )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم