مالیده ران

لغت نامه دهخدا

مالیده ران. [ دَ / دِ ] ( ص مرکب )صاف ران و مسطح از فربهی. ( گنجینه گنجوی ، ص 139 ). آنکه دارای رانی صاف و مسطح است از فربهی :
صد اشتر قوی پشت و مالیده ران
عرق کرده در زیر بار گران.نظامی ( گنجینه گنجوی ص 139 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم