گجسته

لغت نامه دهخدا

گجسته. [گ ُ ج َ ت َ / ت ِ ] ( ص ) از پهلوی گجستک. ملعون. رجیم. مقابل خجسته ، به آفرین و مرحوم. رجوع به گجستک شود.

فرهنگ عمید

۱. خبیث، ملعون.
۲. پلید، ناپاک.

فرهنگ فارسی

گجستک:خبیث، ملعون، پلیدوناپاک
( صفت ) ملعون خبیث : اسکندر گجسته گجسته ابالیش .

ویکی واژه

نفرین‌شده، ملعون، خبیث
پلید، ناپاک
یکی از نام‌های اهریمن
لقبی که ایرانیان به اسکندر مقدونی دادند.
خجسته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم