کاغذ حلوا

لغت نامه دهخدا

کاغذ حلوا. [ غ َ ذِ ح َل ْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذی که حلوا در آن پیچند. و بخاطر شیرینی اکتسابی مشبه به واقع شود. که از حلوا کسب شیرینی کند :
نسخه صورت شیرین که شکرآشوب است
پیش حلوای لبت کاغذ حلوا گردد.سالک یزدی ( از آنندراج ).لعل شکربار او خط چو هویدا کند
قطعه یاقوت را کاغذ حلوا کند.محسن تأثیر ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کاغدی که حلوا در آن پیچند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم