کارگردانی

لغت نامه دهخدا

کارگردانی. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) عمل کارگردان. اداره. || صحنه آرایی.

فرهنگ فارسی

عمل کار گردان ۱ - روبراه کردن امور ادار. امور . ۲ - تولیت مجلس انجمن یا حزبی . ۳ - صحنه آرایی ( تاتر فیلم ) .

ویکی واژه

regia
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو فال پی ام سی فال پی ام سی