ژه

لغت نامه دهخدا

ژه. [ ژَ / ژِ ] ( پسوند ) علامت تصغیر است مانند چه و «زه » در: نایژه ، و دریاژه : هفتم دریاژه کاندر حد سروشنه است که از چهار رود پیوندد که از بتمان گشاید اندر میان کوههاست از او رودی بگشاید که آب سمرقند و بخارا و سغد از آنجاست مقدار چهار فرسنگ اندر چهار فرسنگ. ( حدود العالم ص 11 ).
ژه. [ ژَ ] ( اِخ ) ظاهراً نام شکارگاه و جایگاهی بوده است در نزدیکی غزنین که بدانجای به نخجیر رفتندی : امیر گفت ما به شکار ژه خواهیم رفت و روزی بیست کار گیرد. ( تاریخ بیهقی ص 260 ). پس از نماز سوی ژه رفت به شکار با عدتی و آلتی تمام و خواجه بزرگ و عارض و صاحب دیوان رسالت به غزنین ماندند. ( تاریخ بیهقی ص 260 ). امیر از شکار ژه به باغ صدهزار بازآمد. ( تاریخ بیهقی ص 263 ). شانزدهم شعبان امیر رضی اﷲ عنه به شکار ژه رفت و پیش یک هفته کسان رفته بودند فرازآوردن حشر را از بهر نخجیر و شکاری سخت نیکو رفت و امیر به باغ محمودی بازآمد. ( تاریخ بیهقی ص 418 ). پنجم شوال امیر به شکار ژه رفت با خاصگان لشکر و ندیمان و مطربان. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 509 ).

فرهنگ عمید

علامت تصغیر: دریاژه، نایژه.

فرهنگ فارسی

علامت تصغیر است مانند چه و زه در : نای دریا دریاژه

دانشنامه عمومی

ژه (بلژیک). شهر ژه ( به فرانسوی: Geer ) در شهرستان ورم ( بلژیک ) در استان لیئژ در منطقه فدرال والوون در کشور بلژیک واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال ای چینگ فال ای چینگ فال چای فال چای فال قهوه فال قهوه