چار صد

لغت نامه دهخدا

چارصد. [ ص َ ] ( عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) مخفف چهارصد. رجوع به چهارصد شود.

فرهنگ فارسی

مخفف چهارصد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال فنجان فال فنجان فال چای فال چای