پس فکند

لغت نامه دهخدا

پس فکند. [ پ َ ف َ / ف ِ ک َ ] ( ن مف مرکب ) مخفف پس افکند. پس انداز. ذخیره. ذخر. یخنی :
زر و درم بنماند نظر بمعنی دار
که پس فکند بزرگان بجز ثنا نبود .کمال خجندی یا کمال اسماعیل ؟.و نیز رجوع به پس افکند شود.

فرهنگ عمید

= پس * پس افکندن

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- ذخیره اندوخته پس افکندن پس انداز پس او گند . ۲- آنچه از اقساط بدهی و قرضی در موعد خود پرداخت نشده باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال فرشتگان فال فرشتگان فال پی ام سی فال پی ام سی فال کارت فال کارت