پس خورده

لغت نامه دهخدا

پس خورده. [ پ َ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) پس مانده. باقی مانده طعام یا شراب پس از خوردن و آشامیدن کسی آنرا. سُؤر. نَغبه. غُمجَه ، اسار: پس خورده بازگذاشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). اِشتف فی الأناء کله ؛خورد تمامه آب آوند را که پس خورده نماند. دِعِرم ؛ شتری که آب پس خورده شتران را خورد. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

بازماندۀ خوراک که پس از خوردن غذا باقی بماند، پس مانده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال پی ام سی فال پی ام سی فال زندگی فال زندگی