لغت نامه دهخدا
برون کن پای از این پاچیله تنگ
که کفش تنگ دارد پای را لنگ.نظامی.در درون کعبه رسم قبله نیست
چه غم ار غواص را پاچیله نیست.مولوی.|| نوعی از کفش مانند غربال کوچک که کوفتن برف را پیادگان بر پای بندند و برف بدان کوبند تا مردم قافله و لشکریان به آسانی گذرند.