پارتاک

لغت نامه دهخدا

پارتاک. [ رِ ] ( اِخ ) یا پارتاسن ولایتی بجانب جنوب شرقی سغد. اسکندر آنرا پس از اتمام کار سغد و بزنی کردن رُخسانه دختر حاکم آن ناحیت بگشود و خورین حکمران آنجا را باز ولایت داد. رجوع به تاریخ ایران باستان مشیرالدوله صص 1739-1740 شود.

فرهنگ فارسی

یا پارتاسن و لایتی بجانب جنوب شرقی سغد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال عشقی فال عشقی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال لنورماند فال لنورماند