وظایف مالی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از وظایف و تکالیف هر فردی، حفظ و نگهداری وسائل و اموال در اختیار و پرهیز از هرگونه قصور و تقصیر در آن است.
وسائل، جنگ افزار، تجهیزات، مهمات و هرگونه اموال دولتی در اختیار افراد جزو بیت المال مسلمین و از اموال و ثروتهای عمومی است و در منابع دینی ما بر حفظ و نگهداری دلسوزانه و دقیق آنها -که شاخص‏ترین جلوه آن استفاده مجاز و به جا از آنها و پرهیز از استفاده غیر مجاز و نابه جا است- تأکید فراوان شده است؛
روایات نگهداری از بیت المال
۱- امام علی(علیه السلام) در یکی از نامه‏های خویش به کارگزارانش، با یادآوری آنچه کارگزاران دولت برای حفظ بیت المال شایسته است رعایت کنند، می‏فرماید:
نوک قلمهایتان را باریک کنید و سطرهایتان را نزدیک به هم بنویسید و از نوشتن مطالب اضافی برای من خودداری ورزید و جان کلام و لبّ مطلب را بنویسید و از زیاده گویی بپرهیزید؛ زیرا اموال مسلمانان ضرر و زیان را بر نمی‏تابد.
۲- اموال و تجهیزات در اختیار اعضای نیروهای مسلح، امانت مسلمانان در دست ایشان است. امین باید در نگهداری امانت دقت ورزد. در غیر این صورت، گرفتار خیانت می‏شود؛ چنان که در روایتی از امام علی (علیه السلام) می‏خوانیم:
مَنِ استهان بالامانة وقع فی الخیانة.
کسی که به امانت اهمیت ندهد، گرفتار خیانت شود.
خیانتی که بزرگ‏ترین خیانتها است؛ چنان که از آن حضرت نقل است:
انّ اعظم الخیانة خیانة الامّة.
بزرگ‏ترین خیانت، خیانت به امّت است.
۳- نامه‏های نهج البلاغه سرشار از توصیه‏های امام علی (علیه السلام) به کارگزارانش برای رعایت بیت‏المال مسلمین و پرهیز از هرگونه کوتاهی و خیانتی در آن است که به مواردی اشاره می‏گردد:
خطاب به اشعث بن قیس عامل آذربایجان:
قلمرو فرمانرواییت طعمه تو نیست؛ بلکه امانتی است بر گردن تو... در دستان تو مالی است از اموال خداوند بزرگ و تو خزانه داری تا آن را به من تسلیم کنی.
- خطاب به زیاد بن ابیه عامل بصره:
به خدا سوگند می‏خورم سوگندی صادقانه، که اگر به من خبر رسد که در غنایم مسلمانان چه اندک چه بسیار خیانت کرده‏ای، چنان بر تو سخت گیرم که تهیدست مانی و بار هزینه‏ها بر دوشت سنگینی کند و ذلیل و خوار شوی.
- خطاب به یکی از کارگزاران جمع آوری زکات:
بدا به حال کسی که شاکیان او در پیشگاه عدل الهی، فقیران و مستمندان و سائلان و رانده‏شدگان و ورشکستگان و در راه ماندگان باشند. هر که امانت را بی ارج شمارد، و در مزرع خیانت بچرد، خود و دین خود را از لوث آن پاکیزه نسازد، خود را در دنیا گرفتار خواری و رسوایی ساخته و در آخرت خوارتر و رسواتر است و بی گمان بزرگ‏ترین خیانت، خیانت به مسلمانان و بزرگ‏ترین دغلکاری، دغلکاری با پیشوایان است.
- خطاب به یکی از عمالش که در بیت المال خیانت کرده بود:
ای کسی که نزد ما از خردمندان بودی، چگونه آشامیدن و خوردن این مال بر تو گواراست؛ در حالی که می‏دانی آنچه می‏خوری و می‏آشامی از حرام است؟! کنیزان می‏خری و با زنان ازدواج می‏کنی آن هم از مال یتیمان و مسکینان و مؤمنان و مجاهدانی که خدا این اموال را برای آنها قرار داده و بلاد اسلامی را به آنان محافظت نموده است. از خدا بترس و اموال این قوم به آنان بازگردان که اگر چنین نکنی... با این شمشیر گردنت را بزنم؛ شمشیری که هر کس را ضربتی زده‏ام به دوزخش فرستاده‏ام.
سیره نگهداری از بیت المال
۱- معروف است که شب هنگامی، عمروعاص در بیت المال به ملاقات حضرت امیر(علیه السلام) آمد. حضرت بیدرنگ شمع بیت المال را خاموش کرد و در زیر نور ماه به مذاکره با او پرداخت و روا ندید که در غیر امور بیت المال، اموال آن را مصرف نماید.
۲- حضرت امیر(علیه السلام) در حفاظت از بیت المال حساس بود و آن را از کارگزارانش مطالبه می‏کرد و آنها را که در این امر کوتاهی و یا خیانت می‏کردند، بیدرنگ توبیخ و برکنار می‏نمود.
۳- علی بن ابی رافع نقل می‏کند که من متصدی اموال بیت المال و کاتب او بودم و در بیت المال یک گردنبند مروارید بود که در جنگ بصره آن را به دست آورده بود. دختر علی(علیه السلام) پیش من آمد و آن را به عنوان عاریه مضمونه مردوده گرفت و قبول کرد که پس از سه روز باز پس دهد.
روزی علی(علیه السلام) گردنبند را بر گردن دخترش دید. گفت: «این گردنبند را از کجا به دست آورده‏ای؟» گفت: «از علی بن ابی رافع خزینه دار بیت المال به صورت عاریه گرفتم تا در روز عید با آن زینت نمایم و سپس برگردانم.»
پس از آن، علی(علیه السلام) کسی را سراغ من فرستاد و به من فرمود: «ای ابن ابی رافع! آیا به مسلمین خیانت می‏کنی؟!» گفتم: «پناه می‏برم به خدا از این که به مسلمین خیانت کنم.» فرمود: «چگونه به دختر امیرالمؤمنین گردنبندی را که در بیت المال مسلمین بوده است، بدون اذن من و رضایت مسلمین عاریه داده‏ای؟ آن را همین امروز برگردان و از اینکه دوباره چنین کنی، پرهیز کن و الّا دچار مجازات من می‏شود.»
۴- در تاریخ اسلام آمده که پس از پایان جنگ خیبر، مأموری از طرف پیامبر(صلی الله علیه و آله) اعلام کرد که «حتی نخ و سوزنی را که از غنائم پیش شما مانده بازگردانید؛ دستبرد زدن به غنائم مایه ننگ و آتش دوزخ است. فروة بن عمرو بیاضی که مسئول نگهداری و فروش غنائم بود، روز اولی را که مشغول فروش در گرمای آفتاب بود، برای پیشگیری از آفتاب، پارچه‏ای از غنائم برداشته، به سر خویش می‏بندد. وقتی به خیمه خویش می‏رود به یاد می‏آورد که هنوز آن پارچه بر سر او است و پیامبر(صلی الله علیه و آله) چه اعلام فرموده است.
بیدرنگ به انبار غنائم بازگشته پارچه را سر جای خویش می‏گذارد. خبر به پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‏رسد. به او می‏فرماید: «پارچه‏ای از آتش بر سر خویش پیچیده بودی».
نگهداری بیت المال از منظر فقها
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی