صحراء

لغت نامه دهخدا

صحراء. [ ص َ ] ( ع اِ ) صحرا. رجوع به صحرا شود.
صحراء. [ ص َ ] ( ع ص ) صفت مشبهه مؤنث اصحر. || خرماده سرخ و سپیدی آمیخته. یقال : حمار اصحر و اَتان ٌ صحراء. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم