قوی دست

فرهنگ عمید

۱. زبردست.
۲. (اسم، صفت ) ظالم.

فرهنگ فارسی

( صفت ) قوی پنجه زورمند توانا : شد قوی دست آن چنان انصاف کز روی قسم - شمع را نکشد همی بی امر تو باد هوا .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم