شانه گردانی

لغت نامه دهخدا

شانه گردانی. [ ن َ / ن ِگ َ ] ( حامص مرکب ) اعراض. سرپیچی. شانه کردن. ( از مجموعه مترادفات ص 44 ). عبارت از پشت گردانیدن یعنی روگردانی و اعراض کردن. ( از چراغ هدایت ) :
انتقام دلشکستن مو بمو از وی کشید
زلف را نگذاشت عدلش شانه گردانی کند.صایب اصفهانی ( از بهار عجم ).رجوع به شانه گیری شود.

فرهنگ فارسی

اعراض سرپیچی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم