لاه

لغت نامه دهخدا

( لاَّة ) لاَّة. [ ل َ ] ( ع اِ ) مؤنث لأی ̍ [ ل َ آ ]. ( منتهی الارب ). رجوع به لأی ̍ [ ل َ آ ] شود.
لاه. ( اِ ) لاس باشد که نوعی از بافته ابریشمی سرخ رنگ است. ( برهان ). لالس. ( جهانگیری ). لاس.
لاه. ( ع اِ ) اصل است مر جلاله را( نزد سیبویه )، الف و لام بر آن داخل کردند «اﷲ» و جانشین اسم علم شد، مانند عباس و حسن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

= لاس۲

فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی ابریشم سرخ رنگ لاس .
تائ نیث لائ ی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم