لغت نامه دهخدا
دو گیتی عیدگاه آفتابش
شهید غمزه حاضرجوابش.حکیم زلالی ( از آنندراج ).|| محلی دربیرون هر شهر ( از شهرهای اسلامی ) که در آنجا شتر نحرکنند و قربان کنند به روز گوسفندکشان. ( از یادداشت مرحوم دهخدا ).
عیدگاه. ( اِخ ) محله ای است قدیمی در مشهد که آن را سرشور هم نامند.