شعشعان

لغت نامه دهخدا

شعشعان.[ ش َ ش َ ] ( ع ص ) دراز و نیکوخلقت. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). نیکو. ( مهذب الاسماء ). و رجوع به شعشاع و شعشع و شعشعانی شود.

فرهنگ عمید

۱. دراز.
۲. تابنده.
۳. لطیف.
۴. سبک.
۵. نیکوخلقت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز فال احساس فال احساس