لغت نامه دهخدا
در جمع هرزه گویان از گفت بد چه عیب است
شرمندگی نیارد درتشتخانه ای تیز.امیرخسرو دهلوی.رجوع به شرمساری و شرمنده شود.
- شرمندگی یافتن؛ مرادف خجالت کشیدن باشد. ( آنندراج ):
خویش را آراستی هر روز بر رنگ دگر
بارها شرمندگی نقاش رنگ آمیز یافت.خواجه آصفی ( از آنندراج ).