ماربین

لغت نامه دهخدا

ماربین. ( اِخ ) نام ناحیه ای از مضافات اصفهان. ( ناظم الاطباء ). ناحیه ای است مشتمل بر پنجاه وهشت پاره ده از مضافات اصفهان. گویند تمام آن ناحیه بمنزله ٔیک باغ است به سبب پیوستگی باغستان بهم. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( از انجمن آرا ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( از فرهنگ جهانگیری ). ناحیت ماربین پنجاه و هشت پاره دیه است خوزان و قرطان و رنان و اندوان معظم قرای آن و به حقیقت این ناحیت همچون باغی است از پیوستگی باغستان و دیهها باهم متصل... ( نزهةالقلوب چ گای لیسترانج مقاله سوم ص 50 ). نام دهستان بخش سده شهرستان اصفهان است این دهستان در سازمان ( کذا ) جزو بخش نجف آباد است. ولی در سازمان فرمانداری جزء بخش سده منظور شده است. نظر به اینکه دهستان ماربین شامل تمام بخش سده می باشد لذا درباره حدود و مشخصات آن به بخش سده مراجعه شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ) :
اصفهانا در آرزوی توام
شوقمند دیار کوی توام
ماربینت که نسخه ارم است
آفتاب اندر و درم درم است.صدرالدین خجندی ( از آنندراج ).و رجوع به ترجمه محاسن اصفهان شود.
ماربین. ( اِخ ) دهی از دهستان برزاوند شهرستان اردستان است که در جنوب باختری شوسه اردستان به نائین واقع است و 1000 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

فرهنگ فارسی

برزاوند شهرستان اردستان ۳۳ کیلومتری جنوب اردستان کوهستانی معتدل ۱٠٠٠ سکنه . محصول : غله خشکبار و لبنیات .
دهی از دهستان برزاوند شهرستان اردستان است که در جنوب باختری شوسه اردستان به نائین واقع است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال رابطه فال رابطه فال پی ام سی فال پی ام سی فال شمع فال شمع